ای باد سرد آهسته وز در بستر بابای من. این چرخ گردون شد نگون در ماتم بابای من. رفتی سفرتو بی خبر در جستجویت ای. با این سفر برهم زدی آرامش ورویای من. جات خیلی خالیه تو خونه. نوشته شده در پنجشنبه پنجم خرداد 1390ساعت توسط نیلو. ۵ اسفند تولدم بود و تقریبا اکثریت خبر داشتن ولی کسی نیومد تو خود. وبلاگم یه تبریک خشک وخالی بگه البته جز یه بنده خدایی.

دیدن علی و بعدشم کاملا کات شدنش واسه همیشه از زندگیم . و فقط اینو مدیون اونیم که اومده تو زندگیم . اولش با شوخی باهم میحرفیدیم . کلی سر به سر هم گذاشتیم . بعد چند روز بم گف شمارتو بده . از عکساش غرور میبارید . بعید میدونستم بام دوس شه . اما وقتی دیدمش فهمیدم خیلی مهربونتر اون چیزیه که فهمیدم . یه هفته ای فقط میحرفیدیم. میخواستم خودش بگه بیاد ببینمش . اصن با همین بمون . منم به دختر داییم گفتم اونم گف اوکی .

سلام به دخملاي گل و پسراي خل. نظر بره ایشالله یه . راستی من سمیرا هستم از .

وإ ن ی کاد ال ذین ک ف روا ل ی زل قون ک. ب أ بصار ه م ل م ا س م ع وا الذ کر و. ی قولون إ ن ه ل م جنون و م ا ه و. إ لا ذ کر ل لعال مین. همه چیز از 19 بهم ن 1376 شروع شد. یه 2خمل یکم دیونه بآ چآشنی سرمآ یه آقآیی خیلی مهر بون بآ طعم زمستون یکی از همین روزآی خدآ ق صشون اب دی میشه. 10 تیر 94 عشقمون ث بت شد. دست م بنده احترآم خودتو ن گه دآر. دیوونه بآزی زیآد د ر میآرم پ س ت عجب نکن. تآبع ق وآنین ن ن م.

بعضی عشقها مثل قصه ابراهیمه. باید همه چیزتو قربونی کنی! بعضی عشقها مثل قصه مسیحه. آخرش به صلیب کشیده میشی! ولی بیشتر عشقها به قصه موسی شبیهه.

همه چیز منی علی جونم. دل تکونی از خونه تکونی واجب تره. دلتو بتکون از هرچی که تو این یک سال یادش دلتو به درد آورد. از خاطره هایی که گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود.

خوش حالم ک ب وبلاگم سر زدین. این وبلاگ بیشتر مطالبش در مورد اقای بابایی هست. ولی برای تنوع از همه نوع مطلبی میذارم. ازتون خواهشمندم نظر یادتون نره. مخصوصا اونایی ک از هواداران اقا باربد هستن. اگر انتقادی هم داشتید لطفا بگید تا اصلاح کنم. پس خواستار حمایت تک تکتون هستم. سه شنبه یکم تیر ۱۳۹۵ . من خودم که غیر از درس و مدرسه و امتحان و سنجش و هزار تا کوفت. زهرمار دیگه خبر تازه ای ندارم.